کد مطلب:314205 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:180

دستی به سینه اش خورد و او را چند قدمی به عقب پرت کرد
جناب حجةالاسلام و المسلمین آقای حاج سید عبدالله میری دربندی طی یادداشتی به دفتر انتشارات مكتب الحسین علیه السلام چنین نوشته اند:



[ صفحه 648]



26. نقل می كنند یكی از استادان حوزه ی علمیه هیچ گاه به زیارت حضرت اباالفضل العباس علیه السلام نمی رفت. از او پرسیدند علت نرفتن شما به حرم حضرت اباالفضل العباس علیه السلام چیست؟ این بدبخت، با كمال بی شرمی جواب داد كه من از آن حضرت بیشتر درس خوانده ام! پس از چندی شاگردان، استاد را مجبور كردند به زیارت برود. زمانی كه استاد، به حالت اكراه از زیارت، همراه جمعی وارد صحن مطهر شد، ناگهان دستی به سینه اش خورد و او را چند قدمی به عقب پرت كرد و بی هوش ساخت.

اطرافیان متوجه نشدند كه بر استاد چه گذشت. وقتی وی به هوش آمد سؤال كردند ماجرا چه بود؟ او قضیه را آشكار ساخت و معرفتش زیاد شد و فهمید كه اشتباه كرده است و باید از روی شوق و تواضع به زیارت حضرت ابوالفضائل علیه السلام برود.

آری (ان اكرمكم عند الله أتقاكم) شخصیتی كه آن چنان در برابر امام خاضع باشد كه در سخت ترین شرایط زندگی مترنم به بیت زیر شود، باید هم در برابر او به خاطر خدا كرنش كرد:



والله ان قطعتموا یمینی

انی احامی أبدا عن دینی



دستم جدا شد اگر از پیكرم

مشك به دندان به حرم می برم



یارب مدد كن این فرس برانم

این آب را به خیمه ها رسانم



دیگر چه غم در این جهان نمانم